تاملی در مینیاتور ایرانی

ایران از پیشگامان عرصه هنر به حساب می آمده و در طول درازنای تاریخ هیچگاه این خطه از وجود هنرمندان چیره دست خالی نبوده است. به لطف این فرهنگ غنی و هنرمندان توانمند آثار بسیاری در زمینه های مختلف هنری خلق شده اند که بخش عمده ای از پیشینه ایرانیان را تشکیل میدهد، در این میان ورود دین اسلام به ایران و تلفیق مبانی این دین الهی با هنر کهن آریایی درهای جدیدی از عرصه هنر بر روی پارسیان گشود و برگ های زرینی بر تاریخ هنر ایران زمین افزود.
یکی از دوران هنری ایران که از شهرتی بین المللی برخوردار است دوران هنر اسلامی است و در میان آثار این دوره کارهای بسیار با ارزشی با دستمایه قرار دادن مسایل دینی و قرآنی خلق شدند که حتی امروزه نیز به عنوان الگویی مناسب توسط هنروران ایرانی بکار میرود.
هنر ایران زمین همواره با نوعی استعاره و ابهام همراه بوده است که نقاشی ایرانی یا همان مینیاتور نیز از این جریان جدا نمیباشد، از این رو نمادها و اشارات در نقاشی ایرانی از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. در اغلب موارد این نمادها مصرفی کاربردی داشته و به موضوعی خاص اشاره دارند تا به این وسیله بیانگر وقایع و وضعیت کلی نقش باشند. یکی از عناصر استعاری نقاشی ایرانی که اثر عمیقی بر ساختارهای بصری و زیباشناسی هنر ایرانی نهاده و تا به امروز نیز راه خود را ادامه داده است ، ترکیب دو عنصر گل و مرغ است. اگر گل دردورانی خاص دردستان سربازان قرارداشته باشد و یا بر پس زمینه آنها نقش می بست و یا نقش پارچه ای بر تن شاهان را ایجاد می کرد، اکنون اشاره به چیزی فراتر از اتفاقات حادث در تابلو دارد: گل جلوه و یادی محو از فردوس است و مرغ نیز نماد وجود نگارنده. البته می بایست یاد آور شد که ادبیات ایرانی در ایجاد چنین مسیری پر بار تاثیر بسزایی داشته است.
این روند تا به امروز نیز ادامه داشته است و هنرمندانی هستند که شیوه نقاشی کلاسیک را نکات ساختاری شبیه به واقعیت گل و مرغ خطاب می کنند و افراد دیگر نیز با شبیه سازی راه هنرمندان کهن، مسیر آنان را عینا باز آفرینی می کنند . به هر حال نقاش ایرانی قصد ندارد تا با کشیدن گل اشاره به معنای ظاهری آن داشته باشد، بلکه با هدف اشاراتی پنهان نقش گل رادستمایه کار خود قرار می دهد که البته در این راه ظرافت های خاص روحی خود را نیز به کار می گیرد.
مکاتب نقاشی ایران پس از طلوع اسلام با سرعت زیادی پیشرفت کرد و در سه مرکز بزرگ شکوفا شد، تبریز در دوران مغول ها، هرات در عصر تیموریان و شهر های ماوراء النهر و شرق ایران البته تبریز و اصفهان در دوران صفویه نیز از هنری پویا بهره می بردند. اختلاف میان این سبک ها بیشتر به خاطر محل ایجاد آنها می باشد به طوریکه تفاوت میان آثار هنری شرق و غرب ایران تا حدی است که گویی در دو دوره مختلف ایجاد شده اند.
ایران در صدر اسلام از یک سبک خاص نقاشی بهره نمیبرد و هنرمندان ایرانی از مکاتب بین النهرین پیروی می کردند. هنر مغول از ترکیب و تحول شیوه های مکاتب کهن ایرانی و هنر بین النهرینی ایجاد شد، هنر مغول در غرب ایران از محدوده تبریز تا بغداد رونق داشت و به هنرمندان صفوی نیز منتقل شد و پس از پشت سر گذاشتن نیمه دوم قرن سیزدهم، در آغاز قرن چهاردهم میلادی تثبیت یافت.
نیمه دوم قرن شانزدهم را میتوان به واقع دوران مکاتب شیبانی ماوراء النهر نامید و هنوز نیز مینیاتورسازان معاصر بنا به شرایط زمانه از همان روش قدیمی پیروی می کنند.اما باید یاد آور شد که نگار گری ایرانی و مینیاتور غربی با یکدیگر تفاوتهایی دارند، دراروپا واژه مینیاتور برای نقاشی های ظریف کار شده در کتاب های مذهبی دوران گوتیک و بیزانس استفاده می شد ولی هنرمندان ایرانی بیشتر از عنوان نگارگری برای نقاشی سنتی ایرانی استفاده می کنند.
به اختصار توضیحاتی را در خصوص مینیاتور و تذهیب ارائه میدهیم.
مینیاتور
به معنی عام هر نقاشی در قطع کوچک را مینیاتور می گویند. که از ریشه لاتین “minum ” گرفته شده است که این کلمه به رنگ آمیزی قرمز در نسخه های مذهبی قرون وسطی اطلاق می شد. سه نوع همده مینیاتور را میتوان مینیاتورهای ایرانی، هندی و تذهیب های اروپایی قرون وسطی و تصاویر کوچک اروپایی و امریکایی تقسیم کرد که دسته اول شامل، با تصویر و تذهیب کاری نسخ داستانی است، گروه دوم شامل شخصیت های مذهبی و رویدادهایی است که با رنگهای درخشان طلایی و نقره ای تصویر شده باشند و گروه سوم نیز با روغن نقاشی و یا با رنگ های آبی بر روی کاغذ، مقوای نازک، پوست دباغی شده گوساله و یا مرغ، سطوح آهنی، عاج و یا میناکاری بر روی آهن، تصویر یا حک شده اند.
از بزرگترین اساتید غیر ایرانی مینیاتور میتوان به « هانس هولبین» از آلمان، «جان اسمارت». «نیکولاس هیلارد»، «سامویل کویر» و «ریچارد کسور» از انگلستان، «ژان و فرانسوا اکلونه»، «جی بی جی اگوستین »، «ژآن آگونه فراگونار»از فرانسه،«شارل ویلسن پیل»، «ادوارد گرین مالبن» و «رابرت فیلد»از ایالات متحده نام برد.
تاریخچه مینیاتور
هنگامی که شاه اسماعیل صفوی در سال 916 ه- ق / 1510 م هرات را تسخیر کرد. استاد بهزاد هنوز نقاش دربار هرات بود و شاه اسماعیل صفوی، بهزاد و عده ای دیگر از هنرمندان را با خود به تبریز برد. گفته اند که این شاه به حدی بهزاد را گرامی می داشتکه او را با نیمی از کشور معاوضه نمیکرد.این نقاش مشهور تا دوران کهنسالی به کار خود ادامه داد و ریاست کتابخانه سلطنتی را که در حقیقت همان فرهنگستان هنر بود به عهده داشت.
اگر چه دردوران صفوی تعداد زیادی از هنرمندان به دربار صفوی تبریز منتقل شدند ولی تعدادی نیز در هرات ماندند و به سبک مخصوص خود ادامه دادندبه طوریکه بسیاری از مینیاتورهای عالی هرات پس از رفتن بهزاد کار شدند. این صنعت گران به ویژه ریزه کاری های خاص سبک تیموری بسیار اهمیت میدادند، به طوریکه این توجه به جزئیات نقوش قالی، کف اتاق، لباس ها و تزئینات معماری نقاشی های هرات را در میان بزرگترین مینیاتورهای ایرانی قرار می دهد و ثابت میکند که بهزاد تنها نقاش بزرگ هرات نبوده است و رقبایی نیز داشته است. سبک جدیدی که در دوران سلطنت شاه طهماسب توسعه یافت به باور بسیاری از صاحب نظران هنر مینیاتور سازی را به منتهی درجه ترقی رساند. در اوایل پادشاهی او نیز در قید حیات بود. «آقا میرک» از شاگردان بهزاد و از نزدیکان سلطان بود و یکی از شاگردان او که سلطان محمد به شاه جوان درس نقاشی می داد . سه سال پس از جلوس وی به تخت سلطنت یک نسخه شاهنامه برای شاه طهماسب تهیه گردید که 256 تصویر داشت.این کتاب در تصرف «بارون ادوارد روتشیلد» در پاریس است و نقاشی آن به سلطان محمد نسبت داده شده است. آثار این استاد از حیث تنوع، رنگ آمیزی نقشه، ترکیب بندی و نیز از نظر توجه مخصوص به ریزه کاری مشهور است. نقاشی های دوره صفوی روی هم رفته از کارهای بسیار ریز عصر تیموری درشت تر می باشد. با وجود این در بعضی از مینیاتورهای صفوی به قدری در طراحی نقش لباس دقت نموده اند که پارچه به خوبی نمایانده شده.برای مثال در سر پوش نخستین شاهان صفوی، به دور کلاه عمامه ای پیچیده شده، به طوری که نوک کلاه از وسط عمامه بیرون می آمد.
این قسم کلاه و عمامه مخصوص خاندان صفوی بود و نوک کلاه در اوایل این دوره همیشه قرمز رنگ بود، ولی بعد رنگ های دیگر نیز در مینیاتورها دیده شده و استفاده از آنها متداول گردیده. تاریخ یک مینیاتور را میتوان اغلب از شکل عمامه و لباس تعیین کرد. یکی از معروف ترین مجموعه های نقاشی ایران نسخه مصور خمسه نظامی است که اکنون در موزه بریتانیا قرار دارد. تصاویر این کتاب به وسیله نقاشان مشهور دربار صفوی وقتی که شاه طهماسب در حدود بیست سالگی بود، برای او تهیه گردیده. نام اشخاص ذیل زیر مینیاتورهای آن دیده میشود: «آقا میرک»، «سلطان محمد»، «میرزا علی»، «مولانا مظفرعلی» و«میر سیدعلی». این اشخاص مشهورترین نقاشان عصر خود بودند که دراین مجموعه شاهکارهای هنرمندان فوق جمع آوری شده. چهارده تابلو نقاشی اصلی کتاب فوق به وسیله «لانس بینیون»(Lawrence-Binyon) چاپ رنگی شده و انتشار یافته است. علاوه بر اینها، 396 ورق این کتاب دارای حاشیه تزئین شده بسیار اعلی از طلا می باشد که نقش آن، اشکال حیوانات و گل و غیره است. در میان گروه استادان فنی، میر سید علی، مقامی بلند دارد، چه وی در تجسم مناظر زندگانی طبیعی و زندگانی دهقانی مهارتی ویژه داشته. حیوانات را شبیه به اصل کشیده، چادر را به طرزی زیبا تزئین نموده و هنرمندی صنعتگر حقیقی دراشکال گل و پرنده و اشیای دقیق دیگر مشهود است. همایون پادشاه هند پس از شکست خوردن از افغان به دربار شاه طهماسب گریخت و شاه ایران از او پذیرائی مجلل کرد. او چند سال در دربار شاه طهماسب اقامت نمود و به هنگام بازگشت به محل حکمرانی اش، «میر سید علی»را که در تبریز با او آشنا شده بود و نیز «عبد الصمد شیرازی»را با خود برد. این دو هنرمند که در خدمت همایون به هند رفتند، موسس سبک مخصوص هنر مغول در شمال هندوستان گردیدند. تصاویر زمان شاه طهماسب به طور معمول مناظری از شاهکارهای ادبی قدیم است، مانند شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی، اشعار سعدی، حافظ و یوسف و زلیخای جامی. علاوه بر مصور ساختن کتب، تصاویر و نقاشی های جداگانه نیز کشیده میشد. بسیاری از اینها تصویر جوانان خوش اندام است که جامه ای زیبا در بر دارند و بعضی از آنها ممکن است تصویر خود شاه طهماسب باشد. از کارهای دیگری که در این زمان به درجه عالی رسید، تزئین حاشیه صفحات کتب بود. در این حاشیه ها درخت ، گل و حیوانات به رنگ طلا و نقره در زمینه رنگی کشیده شده و جملگی جداگانه ساخته و تهیه می شد وبعدا به صفحه های کتاب متصل می گردید. در اواخر سلطنت شاه طهماسب نقاشی بنام «استاد محمد» شهرت یافت.روایت شده که او پسر و شاگرد سلطان محمد بود. علاوه بر نقاشی هایی که وی ترسیم نموده، سبکی جدید و زیبا در نقاشی رنگی به وجود آورده است. از سوی دیگر، به سبب ظرافتی که وی در تصویر سازی انسان و جانوران بکار برده، شهرت دارد.در زمان شاه طهماسب سبک مهمی در نقاشی مُذهَب در بخارا ایجاد شد و به درجه عالی رسید. از هنرمندان مشهوری که در این شهر مشغول بودند، «شیخ زاده» و «محمود مذهب»مشهور هستند.
نقل است «شیخ زاده» شاگرد بهزاد بود و مینیاتورهای بخارا به سبک کارهای استاد بهزاد بود و او به دلیل بهره گیری از رنگ های روشن و بخصوص رنگ قرمز روشن که در بسیاری مشهود است، معروف میباشد.عمامه هایی که در نقاشی های بخارا دیده می شود توصیفی مخصوص دارند، به طوری که دور کلاه مخروطی شکلی پیپچیده شده اند که نوک آن از وسط عمامه بیرون است. شاه عباس صفوی معروف به «کبیر» از بزرگترین حامیان و مشوقان این هنر بودو خود نیز نقاشی میکرد. در دوران سلطنت اوعده زیادی از نقاشان و خوشنویسان ذکر شده، ولی بسیاری از آنان مشهور نیستند. هنر مینیاتور سازی که در زمان شاه طهماسب به منتهی درجه ترقی خود رسیده بود، در این زمان رو به انحطاط گذاشت. هنرمندان عصر شاه عباس وقت خودرا به نسخه برداری از کتب ارزشمند صرف می کردند. در این بین از کتبی که در نسخ فراوانی مصور و با مینیاتور تزئین می شده، شاهنامه فروسی بوده است.
تصویر اشخاص و نقاشی هایی از زندگانی روزانه و معمولی آن دوره رایج گردید. تاثیر هنر اروپایی در این دوره نیز مشهود است و سعی شده که به جای سبک تزئینی مینیاتورهای نخستین، مناظر طبیعی، تصویر اشخاص و دورنما کشیده شود. روی هم رفته در رنگ آمیزی این برهه با آنکه نوع تازه ای از رنگ های پرتقالی و بنفش به کار برده شده، به کیفیت و زیبایی دوره قبل نمیرسد. وضع لباس در نقوش زمان شاه عباس تغییر می کند.
تصاویری که از بانوان این عصر کشیده شده آنان را به طورعمده با شالی نشان میدهد که روی سر کشیده اند. جامه هایی که همواره در مینیاتورها دیده می شود، قبایی بلند است که تا روی زمین می رسد، ولی در زمان شاه عباس کمرچینی که تا بالای زانو می رسید و روی آن کمربند می بستند، بعضی اوقات در مینیاتورها، جای قبا را گرفته. لباس عامه مردم، کسبه بازار این دوره دربرخی از مینیاتورها دیده می شود. از میان صنعتگران این دوره مشهورتر از همه «رضا عباسی» است. اگر چه او مینیاتور ترسیم می کرد، ولی بیشتر به جهت نقاشی رنگی معروف است. در این فن وی موسس سبکی مخصوص بوده و دست او در ترسیم خطوط منحنی بسیار قوی است. این خطوط با خطوط دیگر توام شده، به طوری که توجه ویژه ای به نمایش موی و سر و صورت شده است. موضوع هایی که رسم شده در مجموع زوار، دراویش و جوانان را نشان می دهد. سبک او بعد از وی مورد تقلید دیگران قرار گرفت و بسیاری از هنرمندان به شیوه او نقاشی می کردند. یکی از پیروان معروف وی « شفیع عباسی» پسر اوست که در عهد شاه عباس دوم می زیسته است. باید یاد آور شد که در این ایام هنر و صنعت نقاشی کم کم رو به انحطاط گذاشته بود.
شیوه های گوناگون مینیاتور سازی ایران
روش های مینیاتور سازی در ایران بسیار متنوع بوده و هست، و هر یک از استادان معروف تغییراتی در روش و شیوه هایی که پیش از آنها رایج بوده، وارد کردند. با این حال به طور کلی و بدون در نظر گرفتن تغییرات جزئی و کم اهمیت میتوان شیوه های ساخت مینیاتورهای ایرانی را به صورت ذیل تقسیم بندی و تشریح کرد.

مینیاتور تمام رنگ جسمی
در گذشته رنگ های موسوم به جسمی در هنر مینیاتورسازی بسیارمورد استفاده قرار می گرفت. در تهیه این نوع رنگ ابتدا پودر رنگ های معدنی را به هم می سائیدند و از مخلوط آنها رنگ جسمی راتهیه می کردند. بسیاری از شاگردانی که برای تعلیم نزد استاد می آمدند، در سال اول، عمده کار آنها سائیدن رنگ بود، ولی امروز سال هاست که این رویه با تاسیس هنرستان های هنرهای زیبا و تاسیس کارخانه های رنگ سازی، ترک شده است.
رنگ های جسمی پس از آن که به خوبی با آب سائیده شد با مقدار معینی چسب مخلوط می شود تا هنگام استفاده و پس از خشک شدن ثابت بماند. این نوع رنگ های جسمی، در کارخانه های رنگ سازی جدید، رنگ «گواش» نامیده می شود.به طور کلی رنگ های جسمی مانند رنگ روغن قابلیت پوشش دارد. همچنین رنگ طلائی در ردیف رنگ های جسمی قرار دارد. در مینیاتورهایی با رنگ جسمی، بیشتر در رنگ آمیزی تابلو بهره گرفته می شود.

مینیاتور آبرنگ
رنگ های روحی، قابلیت پوشش ندارند، در نتیجه باید روی زمینه های روشن مورد استفاده قرار گیرد. در این رنگ ها به میزان زیاد با آب مخلوط می شود تا بطور کامل رقیق و کمرنگ گردد. رنگ های جسمی نیز در صورت لزوم به همین روش رقیق شده و کار می کنند تا زمینه اولیه تابلو بخوبی دیده می شود.این گونه مینیاتورها از اواخر دوره صفویه بیشتر متداول شده و در دوره های زندیه و قاجاریه مینیاتور آبرنگ روحی به میزان زیاد کار شد.
در مینیاتورهایی که روی عاج ساخته میشود بیشتر از رنگ های روحی استفاده می کنند تا در زمینه عاج نمودار باشد. در حال حاضر هنرمندان مینیاتور ساز بیشتر از رنگ های روحی بهره گرفته ولی برخی اوقات در میان آثار رنگ های جسمی و روحی، در کنار همنیز دیده می شود.

مینیاتور سیاه قلم رنگی
مینیاتورهایی که در برخی از قسمتهای آن، رنگ به کار رفته باشد، سیاه قلم رنگی می خوانند. در این شیوه به کارگیری رنگ طلائی الزامی بوده ولی زمینه کار به شکل اولیه خود باقی می ماند و قسمتهای مختصری که رنگین است، بنابه سلیقه هنرمند از رنگ های جسمی و روحی یا هر دو استفاده می شود.به طور کلی در این شیوه قسمت هایی که به شیوه سیاه قلم کار می شود، خیلی زیاد است. مینیاتورهای سیاه قلم رنگی، بیشتر در دوره صفویه ( در آثاررضا عباسی) متداول شده و تا امروز مورد توجه هنرمندان بوده وبه نسبت انواع دیگر، این شیوه معمول و رایج است.

مینیاتور سیاه قلم
همانگونه که از نام این مینیاتور پیداست، روی زمینه های روشن کار می شود. این شیوه در تمام ادوار با توجه به تحولاتی که در سبک نقاشی ایران پدید آمد وجود داشته و دارد، ولی از دوره صفویه به بعد، بیشتر رایج گردید به طوریکه کتابهای خطی بسیاری به شیوه سیاه قلم مصور شد. امروز نیز بسیاری به این شیوه علاقه خاصی دارند.
برای تهیه مینیاتور سیاه قلم، از مرکب های مرغوب خوشنویسی استفاده میشود. در شیوه سیاه قلم از رنگ های دیگر نظیر: قهوه ای تیره، قرمز یا آبی تیره، نیز بهره گرفته اند. در هر حال از یک رنگ منحصر به فرد روحی، تجاوز نکرده و شیوه کار همانند مرکب است. با در نظر گرفتن این موضوع که در قاجاریه بیشتر مینیاتورها از نوع آبرنگ بودند ولی از نوع گل و بوته به شیوه سیاه قلم، آثار بسیاری بجای مانده است.

مینیاتور سفید قلم
مقصود از سفید قلم، آثاری است که با قلم سفید روی کاغذ یا صفحه تیره رنگ، نقاشی شده باشد. آشکار است که در این شیوه با سایر رنگ ها بر روی زمینه تیره بسیار دیده شده و از یک رنگ تجاوز نمیکند. برخی از هنرمندان به ابتکار خود مختصری رنگ طلائی یا رنگ های دیگر را در تابلوی سفید به کار برده اند که عمومیت ندارند. آثار مینیاتور سفید قلم هنرمندان معاصر در بسیار موارد دیده می شود که به طور کامل شناخته شده و رایج است.

مینیاتور زیر روغنی
این گونه مینیاتور با رنگ های جسمی و روحی یا توامان ترسیم و پس از تکمیل، سطح آن را با لایه نازکی از روغن آغشته می کنند، تا شفاف و براق شود در گذشته از روغن کمان که در ایران تهیه می شد استفاده می کردند، امروزه از روغن های بسیار شفاف استفاده می شود که علاوه بر استحکام بیشتر زودتر از روغن های قدیمی خشک می شود.
به طور معمول مینیاتورهای زیر روغنی در تهیه آلبوم، جعبه، جلد کتاب، قلمدان، قاب آینه و … مورد استفاده قرار می گیرد. در ایجاد مینیاتور زیر روغنی لازم است، سطح کار همانند فلز، عاج یا مقوای پرس شده باشد تا از نفوذ روغن در بطن کار جلوگیری نموده و باعث افزایش استحکام زمینه کار شود. در این شیوه حداقل سه مرتبه در شرایط گوناگون و گاهی برای اشیاء نفیس تا ده بار آغشته به روغن میکنند، تا به طور کامل لایه ای شفاف از روغن به صورت ورقه ای ضخیم روی نقاشی را بپوشانند، در میان آثاری از این قبیل مینیاتورهای زیر روغنی، از تمام شیوه ها حتی سیاه قلم و تشعیر دیده می شود تا آنجا که تمامی سبک ها در زیر روغن خود نمایی دارد.
لازم به ذکر است هنر تذهیب عملی مجزا از مینیاتورسازی نیست و شیوه های گوناگون ذکر شده، در تذهیب نیز بکار می رود. به طوری که میتوان با همین روش، انواع گوناگون تذهیب را تقسیم بندی کرد.

تشعیر
به نقوش تزئینی اطلاق میشود که در حاشیه های کتاب های مصور یا در سطح دیوار از نقوش جانوران، گل، بوته و درخت نشان داده شده و به طور کلی با رنگ طلائی یکدست، روی زمینه تیره مانند رنگ، نقاشی شده است. این شیوه نوعی مکمل دیگر هنر ها بشمار میرود.

تذهیب
ایرانیان هنر تذهیب را از اعراب اقتباس کردند ولی با ذوق و هنر خود تحولی در خط و تزیین بوجود آوردند که غنای آثار باقی مانده خود را از آثار اعراب بیشتر نمودند.
هنر تزیین کتاب های خطی یا همان تذهیب، همراه با اعتلای فرهنگ اسلامی باعث شده کتاب های خطی بسیار زیادی نوشته شود و در نتیجه هنر کتاب آرایی رونقی فراوان یافت و در کنار آن هنر تذهیب علاوه بر پیشرفت بسیار زیاد دارای اوج فراوان و جایگاه ویژه ای شد

پیشینه تذهیب
روحیات مردمان هر دوره ای را میتوان از روی آثار تذهیب آن دوره دریافت به همین ترتیب تذهیب های باقی مانده از قرن سوم و چهارم هجری ساده و بی پیرایه است ولی دردوره سلجوقی تذهیب شکل و روش جدید تری یافت، به اینصورت که ابتدا حاشیه سطرهای نوشته شده را خط کش نموده و سپس در قسمت بیرونی خطوط انواع اشکال و اسلیمی را به عنوان تزیین به کارمیبردند. اگر چه در اوایل دوره مغول این هنر به شکوه و قدرتی عظیم دست یافت، در آثار این دوره رنگ های طلایی، آبی، قرمز، سبزو پرتقالی بکار رفته است ولی دردوران ایلخانی هنر تذهیب به بالاترین سطح پیشرفت رسید. قرآن های به جا مانده از این دوران ویژگی خاصی دارند، هر صفحه به چند بخش تقسیم شده است و در هر قسمت نقوش گل و گیاه به رنگ طلایی و در بعضی مواقع رنگ سبز بکار رفته است. رنگ های طلایی و آبی بیشتر مورد توجه هنرمندان آن دوره بوده و از این سبک تذهیب در کتب مصور نیز بهره گرفته اند.
تذهیب در دوره تیموری سبک مشخصی پیدا کرد و تزئینات و نقش های گیاهان به شکلی طبیعی و گاه تصاویر پرندگان و حیوانات به سبک چینی در آن ها به کار می رفت که نقش عمده ای را در تصویر برخوردار بود.
در دوره صفوی روند موجود تیموری و مکتب هرات، تکامل یافت و شهر تبریز به عنوان مرکز هنری آن زمان تبدیل شد. همچنین تذهیب کاری و نقاشی با طلا توسط هنرمندان صفویه ترقی کرد. از مشهورترین تذهیب کاران این دوره می توان به محمود و حسین بغدادی اشاره کرد. سبک تذهیب کاری مکتب تبریز در اصفهان ادامه یافت و در قرن یازدهم هجری، رنگ ها شفاف تر و تزئینات برگ نخلی و نقش های گیاهی و … درد این نوع تزئینات به کاررفت.
امروزه هنر تذهیب کتابها منسوخ شده ولی در تزئین قطعات خوشنویسی از آن بهره می گیرند.

روش تذهیب
در هنر تذهیب از چند رنگ طبیعی به همراه مقدار اندکی آب طلا استفاده می شود. نقوش بکار رفته در تذهیب، انتزاعی ( اسلیمی و نقوش گل و بوته)است. رنگ های مورد استفاده در هنر تذهیب ازهمان رنگ هایی است که در مینیاتور استفاده می شود. پیاده کردن تذهیب دارای چند مرحله است به طوری که ابتدا طرح روی زمینه ی کاغذ رسم رنگ آمیزی می شود. در مرحله بعد خطوط نقوش قلم گیری میشود و بعد ازآن رنگ آمیزی در زمینه متن اجرا می شود.